ابزارهای هوش تجاری، مجموعه ای از نرم افزارها و چهارچوب ها هستند که به کسب و کارها کمک می‌کنند تا داده‌های تولیدشده در سازمان و کسب و کار خود را به شکل ساخت یافته ای ذخیره سازی نمایند و بتوانند از آن در تصمیمات استراتژیک داده محور، استفاده نمایند.

برای استفاده از این ابرازها باید به دانشی نسبی از راه حل‌های هوش تجاری برسیم.

شکل 1، دسته بندی اولویت داری از راه حل‌های معمول حوزه هوش تجاری را نمایش می‌دهد که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها می‌پردازیم:

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل 1 – نموداری از راهکارهای مورد استفاده در حوزه هوش تجاری
داشبوردها و تحلیل:

داشبوردها عموماً با استفاده از مهمترین فاکتورها و شاخصه های کلیدی و همچنین نمایش روند تغییرات آن‌ها، نمای کلی و بینش عمیق تری از تمام بخش های کلیدی یک کسب و کار را در اختیار مدیران قرار می‌دهند. داشبورد، یک چهارچوب نمایشی پویاست که در آن شاخصه های کلیدی موثر بر عملکرد یک کسب و کار (KPI) به شکل گرافیکی و قابل درک ترسیم می گردند.

یک مدیر، به سادگی و در یک نگاه می‌تواند با مشاهده این شاخصه ها، به درک و بینشی عمیق از روند کسب و کار دست یابد. عموماً استفاده از فیلترها و قابلیت جست‌وجو، به کاربر در فهم اطلاعات نمایش داده شده و همچنین ارتباط آن ها با داده های سازمان، کمک می‌کنند.تصویر شکل 2، نمونه ای از یک داشبورد مدیریتی را نمایش می دهد.

سادگی و دسترسی به تمامی طبقات داده، این نمایش را به یکی از پرکاربردترین‌ ابزارهای تصمیم سازی و مدیریتی تبدیل کرده است.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل 2- نمونه ای از یک داشبورد مدیریتی
گزارش‌های های استاندارد:

مانند داشبوردها، گزارش‌های استاندارد نیز با استفاده از نمایش مهمترین KPIها به کاربر یک دید کلی درباره روند اتفاقات یک کسب و کار ارائه می‌دهند. اما تفاوت در نحوه نمایش این اطلاعات است. گزارشات استاندارد با فرمت از پیش تعیین شده‌شان کار را برای مقایسه اطلاعات در طول زمان و یا سناریوهای متفاوت آسان می‌کنند. آنها معمولا اطلاعات بسیار دقیقی را ارائه می‌دهند که به طور معمول نمی‌توان در داشبوردها گنجاند. علاوه بر این، گزارش‌های استادندارد معمولاً صفحه محور بوده و اکثراً به مجموعه‌ای از گزارش‌ها پیوند می‌خورند.
میزان تعامل کاربر با گزارش می‌تواند ایستا یا دینامیک باشد، به شکلی که می‌توان برای بعضی از کاربران قابلیت فیلتر همچنین و جداسازی برخی از داده‌ها را قائل شد و دسترسی بیشتری به آنها داد.
در کل گزارش‌های استاندارد ابزار محبوبی برای برطرف کردن نیاز مداوم کسب و کارها به بررسی داده‌ هستند و هنوز بدنه اصلی پروژه‌های مدیریت داده را تشکیل می‌دهند.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل 3 – نمونه‌ای از گزارش استاندارد
گزارشات AD hoc:

با اینکه داده‌های تکرارشونده و قابل پیشبینی به اندازه کافی توسط گزارش‌های استاندارد و داشبوردها مورد پوشش قرار می‌گیرند، اما موقعیت‌هایی وجود دارند که نیازمند به قابلیت‌های بیشتری هستند.

در این موارد از Ad hocها استفاده می‌کنیم که در اصل همان گزارش استاندارد اما با فرمتی خیلی آسان‌تر و خیلی سریع‌تر هستند.در این موارد اهمیت سرعت بیش‌تر از جزییات است!
در این از گزارش‌ها کوئری‌هایی خیلی دقیق و منعطف در لایه‌های خیلی تعریف‌پذیر قرار گرفته و به کاربر اجازه دسترسی به لایه‌های زیرین داده را نمی‌دهد!

چنین چینشی برای کاربرانی که خیلی سریع به داده نیاز دارند لازم است. عموما در هر گزارش یک کوئری جواب داده می‌شود که باعث سریع‌تر تولید شدن گزارش می‌شود. هم‌چنین از مزایای این فرمت این است که کوئری‌ها با زبان ساده به گزارش داده شده و توسط خود آن به داده ترجمه می‌شود.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل ۴ – گزارش AD hoc
آنالیز:

در مقایسه با Ad hocها ابزارهای آنالیز رابطه‌ای منعطف‌تر و مستقیم‌تر با داده را فراهم می‌کنند. هدف آن‌ها تشخیص الگوها با استفاده از تعیین انحراف و گروه‌بندی داده‌ها است. استفاده آنالیز برای جواب دادن مستقیم به سوالات تجاری است.


آنالیز به سه بخش تقسیم میشود:

  • ابعادی
  • تصویری
  • مجموعه محور

آنالیز ابعادی به کاربر اجازه برداشت خیلی سریع پاسخ‌ها از بسته‌های بسیار ساختارمند را بدون نیاز به دانش تکنیکی خاص می‌دهد. به طور مثال: مدل‌های ایستای داده.
آنالیز تصویری بر اساس توانایی مغز انسان برای شناسایی الگو‌ها کار می‌کند. به طور معمول این روش بیشتر برای آنالیز داده یا ساختارهای متغیر و شناسه‌های چندگانه استفاده می‌شود، داده‌هایی چون اطلاعات مشتریان.
آنالیز مجموعه محور اما برای استفاده از اطلاعات یک داده کلی که به چند بخش کوچکتر تقسیم شده استفاده میشود تا یک ارزیابی برای الگوی کلی ارائه دهد.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل ۵-  نمونه‌ای از گزارش آنالیز محور
برنامه ریزی، پیش‌بینی و شبیه سازی:

در بعد تجاری، برنامه‌ ریزی به معنی تعیین اهدافی است که در راستای سیاست‌‌ها و دید بلندمدت کلی شرکت باشد. تعدادی نرم افزار برنامه ریزی‌ برای این منظور طراحی شده‌اند. پیشبینی‌ها توسط ترکیب داده‌های فعلی و اهداف کلی است که به تعیین اثر اتفاقات اخیر به روی کسب و کار کمک می‌کند.
از طرف دیگر شبیه سازی از دیگر ابزارهای قوی برای برنامه ریزی است که به کاربر کمک میکند تا اثر اتفاقاتی که هنوز رخ نداده‌اند را پیش بینی کند. همه این‌ها توسط نرم افزارهای قوی برنامه ریزی قابل استفاده هستند.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل ۶ – نمونه ای از نرم‌افزار برنامه ریزی
تلفیق مالی:

در نهایت اما به مهم‌ترین ابزار می‌رسیم. تلفیق مالی یا حقوقی! در این روش با تلفیق موتورهای محاسباتی و از ابزارهایی که پیش‌تر درباره آن‌ها صحبت کردیم، می‌توان به سیاست‌های کلی موردنیاز برای یک کسب و کار رسید. می‌توان با این روش به اسنادهای مالی و حقوقی منظم‌تر و هدف‌بندی‌هایی دقیق‌تر برای بخش‌های مختلف یک کسب و کار دست یافت.

KPI, power bi, استراتژیک, اطلاعات, برتر, برنامه ریزی, تاکتیکی, تحلیلی, داده, داستان, داشبورد مدیریتی, شاخص, شاخص عملکرد کلیدی, عملیاتی, گزارش, مخاطب, هدف, هدف داشبورد, هوش تجاری
شکل ۶ – نمونه‌ای از یک برنامه تلفیق مالی/حقوقی
نتیجه‌گیری:

هوش تجاری و به دنبال آن ابزارهای هوش تجاری سناریوهای مختلف متغیر با زمانه را پوشش می‌دهند. هدف نهایی هوش تجاری بر این است که مداوماً عملکرد کسب و کار ما را زیر نظر گرفته تا از از رسیدن به اهداف کلی شرکت اطمینان حاصل کند تا جایی که حتی به تصمیم‌گیرندگان پیشنهادهای بهتری برای کسب و کار ارائه دهد.
در این بازار مداوماً در حال تغییر رسیدن به ترندها و پیشرفت‌های حاصله کار سختی است که در بلاگ‌های بعدی بیشتر به آن می‌پردازیم.